1. خانه
  2. »
  3. مقالات
  4. »
  5. مدیریت سرنخ‌های فروش B2B: چرا سازماندهی اطلاعات مشتری اهمیت دارد؟ (قسمت دوم)

مدیریت سرنخ‌های فروش B2B: چرا سازماندهی اطلاعات مشتری اهمیت دارد؟

تو دنیای پیچیده فروش B2B، هر سرنخ یه داستان پشتشه و مدیریت درستش مثل نگهبانی از گنجی باارزشه. تو این مقاله می‌خوام بگم چرا سازماندهی اطلاعات مشتری‌ها کلید موفقیت کسب‌وکارته و چطور نظم در داده‌ها، دریچه‌ای به فروش‌های بیشتر و روابط بلندمدت باز می‌کنه. بیا با هم یاد بگیریم چطور نظم، همه چیز رو تغییر می‌ده!

مدیریت سرنخ‌های فروش B2B: چرا سازماندهی اطلاعات مشتری اهمیت دارد؟

آن روز که همه‌چیز از دستم در رفت

عرق سردی بر پیشانی آرمان نشسته بود. دستش روی دستگیره در اتاق جلسات مانده بود و نمی‌دانست چطور وارد شود. از پشت شیشه می‌توانست مدیر خرید شرکت صنایع فولاد کویر را ببیند که منتظر نشسته و هر چند ثانیه به ساعتش نگاه می‌کند. این قرار ملاقات، سه هفته پیش تنظیم شده بود و آرمان اطمینان داشت که می‌تواند این پروژه ۴۰۰ میلیون تومانی را از آن خود کند. اما حالا مشکل بزرگی پیش آمده بود.

وقتی همه‌چیز از کنترل خارج شد

صبح همان روز، آرمان مثل همیشه با یک فنجان چای پررنگ پشت میزش نشست تا برای مهم‌ترین جلسه ماه آماده شود. باید پیشنهاد کاملی برای تأمین تجهیزات خط تولید جدید فولاد کویر ارائه می‌داد. دو هفته پیش در نمایشگاه صنعتی با مهندس رضایی، مدیر خرید این شرکت، آشنا شده بود و اطلاعات کاملی از نیازهایشان گرفته بود. یا حداقل این‌طور فکر می‌کرد. شروع کرد به گشتن در دفترچه کوچک قرمزش. صفحه به صفحه ورق زد، اما اسم صنایع فولاد کویر را پیدا نکرد. عجیب بود. مطمئن بود که همه‌چیز را یادداشت کرده است. شاید در دفترچه دیگرش نوشته باشد؟ کشوی میزش را باز کرد و سه دفترچه دیگر بیرون آورد. در هیچ‌کدام از آن‌ها اثری از اطلاعات فولاد کویر نبود. نفس عمیقی کشید و گوشی‌اش را برداشت. شاید در یادداشت‌های گوشی نوشته باشد؛ اما وقتی یادداشت‌ها را باز کرد، با انبوهی از متن‌های پراکنده روبه‌رو شد: یادداشت‌هایی از جلسات مختلف، شماره تلفن‌هایی بدون نام و بریده‌هایی از اطلاعات که دیگر نمی‌دانست مربوط به کدام مشتری هستند. دستش شروع به لرزیدن کرد.

آن لحظه که فهمیدم اشتباه می‌کنم

آرمان همیشه فکر می‌کرد حافظه خوبی دارد. از زمان دانشگاه تا آن روز، همیشه توانسته بود اطلاعات مهم را به خاطر بسپارد. حتی همکارانش هم می‌گفتند که حافظه‌اش مثل کامپیوتر است. به همین دلیل هیچ‌وقت احساس نکرده بود به سیستم خاصی برای نگهداری اطلاعات نیاز دارد. اما حالا که تعداد مشتریانش از ۱۰ نفر به بیش از ۵۰ نفر رسیده بود، همه‌چیز تغییر کرده بود.
تلفن زنگ زد. مهندس رضایی بود: آقای آرمان، ما منتظرتان هستیم. مشکلی پیش آمده؟ آرمان سعی کرد صدایش آرام باشد: نه، نه. فقط… فقط دارم آخرین بررسی‌ها را انجام می‌دهم. ده دقیقه دیگر خدمتتان هستم. وقتی تلفن را قطع کرد، احساس کرد دنیا روی سرش خراب می‌شود. چطور ممکن بود اطلاعات مهم‌ترین مشتری ماهش را گم کرده باشد؟

نکته‌ای که هیچ‌کس به من نگفته بود

آرمان شروع کرد به یادآوری جزئیات آن روز در نمایشگاه. مهندس رضایی گفته بود که می‌خواهند خط تولید فعلی‌شان را تعویض کنند. صحبت از تجهیزات مختلفی شده بود: کوره‌های القایی، سیستم‌های حمل‌ونقل و تجهیزات کنترل کیفیت. اما جزئیات دقیق چه بود؟ چه مدل‌هایی می‌خواستند؟ بودجه‌شان چقدر بود؟ زمان‌بندی پروژه چطور بود؟ هیچ‌کدام از این سؤالات جوابی نداشت.

در همین حین، یادش آمد که روی یکی از بروشورهای نمایشگاه چیزهایی نوشته بود. شروع کرد به گشتن در میان انبوه کاغذهای روی میزش. زیر یک پوشه، گوشه بروشوری را پیدا کرد که روی آن با خودکار آبی چیزهایی نوشته شده بود؛ اما متأسفانه فقط نیمی از بروشور باقی مانده بود و بقیه‌اش گم شده بود. تنها چیزی که می‌توانست بخواند این بود: فولاد کویر – مهندس رضا… – تلفن: ۰۲۱-۴۴…. بقیه شماره تلفن هم پاره شده بود.

راهی که هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردم

آرمان مجبور شد تماس بگیرد و جلسه را به تعویق بیندازد. بهانه آورد که یکی از تأمین‌کنندگان با مشکل فنی مواجه شده و باید قیمت‌ها را دوباره بررسی کند. مهندس رضایی قبول کرد، اما از لحن صدایش معلوم بود که دلخور شده است. همان شب، آرمان با دوستش سعید که در شرکت دیگری کار می‌کرد، قرار گذاشت. وقتی ماجرا را تعریف کرد، سعید با تعجب گفت: آرمان، تو هنوز از CRM استفاده نمی‌کنی؟ CRM دیگر چیست؟ آرمان پرسید. سعید لپ‌تاپش را باز کرد و نشان داد: سیستم مدیریت ارتباط با مشتری. ببین، من تمام اطلاعات مشتریانم را اینجا دارم. هر تماس، هر جلسه، هر ایمیل، همه‌چیز ثبت می‌شود. حتی اگر گوشی‌ام خراب شود یا لپ‌تاپم را گم کنم، همه اطلاعات در فضای ابری ذخیره شده است. آرمان با دقت به صفحه نگاه کرد. سعید چند کلیک کرد و اطلاعات کامل یکی از مشتریانش را نشان داد: تاریخ آشنایی، جزئیات نیازها، تاریخ‌های تماس، وضعیت پروژه و حتی یادداشت‌هایی از ویژگی‌های شخصیتی مدیر خرید. ما از QCRM استفاده می‌کنیم، سعید ادامه داد. کار با آن خیلی ساده است و مخصوص شرکت‌های ایرانی طراحی شده. می‌خواهی نشانت بدهم؟

تحولی که شروع شد

بر اساس تحقیقات شرکت HubSpot، چهل‌وهفت درصد از فروشندگان B2B اطلاعات مشتریان خود را در سیستم‌های پراکنده نگهداری می‌کنند که منجر به از دست رفتن ۲۷٪ از فرصت‌های فروش می‌شود [۱]. آرمان متوجه شد که او هم جزو همین آمار است.
همان شب، نسخه آزمایشی QCRM را ثبت نام کرد. اولین کاری که کرد این بود که شماره تلفن شرکت فولاد کویر را از اینترنت پیدا کرد و با آن‌ها تماس گرفت. خوشبختانه مهندس رضایی هنوز علاقه‌مند بود و جلسه جدیدی تنظیم کردند. این بار، آرمان تمام اطلاعات جلسه را در QCRM ثبت کرد؛ نه تنها اطلاعات فنی پروژه، بلکه جزئیاتی مثل اینکه مهندس رضایی اهل کرمان است و دو فرزند دارد. حتی یادداشت کرد که او چای سبز ترجیح می‌دهد و همیشه ۱۰ دقیقه زودتر به جلسات می‌رسد.
بعد از یک هفته استفاده از QCRM، آرمان متوجه شد که دیگر هیچ اطلاعاتی گم نمی‌شود. سیستم حتی به او یادآوری می‌کرد که چه زمانی باید با کدام مشتری تماس بگیرد. برای اولین بار در زندگی کاری‌اش، احساس می‌کرد کنترل کامل بر کارهایش دارد.

نتیجه‌ای که انتظارش را نداشتم

دو هفته بعد، آرمان موفق شد قرارداد فولاد کویر را امضا کند؛ اما مهم‌تر از آن، متوجه شد که در گذشته چقدر فرصت‌های دیگر را از دست داده بود. وقتی تمام اطلاعات مشتریانش را در QCRM مرور کرد، فهمید که حداقل ۱۰ مشتری بالقوه دیگر هم داشته که به خاطر بی‌نظمی در اطلاعات، پیگیری‌شان نکرده بود.
مطالعات McKinsey نشان می‌دهد شرکت‌هایی که از CRM استفاده می‌کنند، فروششان تا ۲۹٪ افزایش پیدا می‌کند [۲]. آرمان این آمار را شخصاً تجربه کرد. حالا هر صبح که سر کار می‌رسد، به جای گشتن در دفترچه‌ها و یادداشت‌های پراکنده، فقط QCRM را باز می‌کند و می‌داند که امروز باید با چه کسانی تماس بگیرد. دیگر هیچ‌وقت آن استرس وحشتناک روز جلسه با فولاد کویر را تجربه نخواهد کرد.
اگر شما هم مثل آرمانِ گذشته با مشکل گم شدن اطلاعات مشتریان دست‌وپنجه نرم می‌کنید، بدانید که راه‌حل ساده‌ای وجود دارد. یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری مناسب می‌تواند زندگی کاری‌تان را کاملاً تغییر دهد.

منابع

منابع: [۱] HubSpot. (2023). State of Sales Report. https://www.hubspot.com/state-of-sales [۲] McKinsey & Company. (2023). The future of B2B sales. https://www.mckinsey.com/capabilities/growth-marketing-and-sales/our-insights/the-future-of-b2b-sales

دیدگاهتان را بنویسید